ملت عشق از همه دنیا جداست
عاشقان را ملت و مذهب خداست
روایتی زیبا و دوست داشتنی از همراهی و دوستی مولانا و شمس
داستان روایت گر دو داستان است. یکی از گذشته و یکی از حال. وقایع دو داستان متناسب با هم جلو می روند، داستان " الا " و داستان " شمس "
در داستان همراهی مولانا و شمس که رمانی است که الا می خواند و داستان الا که روایت خود اوست.
"الا" زنی است در بستون خانه دار و نجیب.
مولانا شیخی است بزرگ و مقدس پر طرفدار
و عشق نقطه عطف داستان این دو شخص است که تلنگری و ضربه ای به آن زندگی همه چیز خوب می زند.
اما تمایزی بین عشق "الا" و "مولانا" است.
در اینجا بود که تلخی داستان را حس کردم
خیانت.
مولانای داستان سرکش و طغیان گر می شود ملامت می خرد و خود را از قید این تمایلات دنیا می رهاند اما "الا" سرکشیش بوی خیانت می دهد.
اما آیا واقعا "الا" خیانت می کند؟ در مقابل شوهری عیاش و زنباره چه تعهدی وجود دارد که او باید به آن متعهد بماند؟
ملت عشق با تمام زیبایش تمام شد اما هنوز این سوال برای من تمام نشده است.
ملت عشق :
نویسنده: الیف شافاک
مترجم: ارسلان فصیحی
انتشارت ققنوس
من این داستان را به صورتی صوتی شنیدم با صدای خوب پروین محمدیان
داستان مرد تانکی که در گیر و دارهای اعتراضات با یک کیسه خرید جوی تانک های ارتش چین می ایستد.
و مردمی که به دلخواه یا به اجبار پیشرفت اقتصادی را در قبال آزادی انتخاب کرده اند با وجود عدم آزادی های مدنی در کشور، دنیا را در قبضه گرفته است.
و حالا پا را فراتر گذاشته و موجب سانسور در کشورهای دیگر ازجمله امریکا شده است.
پول وجه مشترک همه ی سانسور ها و خفقان هاست
کسانی که دم از آزادی و انسانیت می زدند در مقابل پول چشم بر روی تمام حقوق بشر و انسانیت خود می بندند و روی برمی گردانند.
اما به واقع قهرمان میدان تیان آن من چه کسی است؟
مرد تانکی با یک کیسه ی خرید در آن کارزار خون چه می کند؟
چرا در این بازار خون و آتش یک نفر به خرید می رود و اکنون از جان گذشته در مقابل تانک می ایستد؟
چیمریکا نوشته ی لوسی کرک وود با ترجمه ی خوب از هانیه رجبی از انتشارت افراز تهیه کنید و حتما بخونید